دیوارهایی که عمری به فاصله انداختن مشهور بودهاند، با این ایده آنچنان هویت جدیدی یافتهاند که کن فیکون شده باشند. انگار نقششان عوض شده و قرار است از این به بعد پل باشند؛ میان مردمانی که نزدیک است به سرد شدن دلهایشان به هم عادت کنند و گاه حتی لبخندشان را هم از یکدیگر دریغ میکنند.
به گزارش جلال شرق ، در حال و هوای یکی از زمستانی ترین پاییزهای کشورمان و در حالی که موج سرما مدتی است بر بسیاری مناطق کشورمان سایه افکنده و زندگی برای کارتنخوابها و بی پناهان سخت تر از همیشه شده، شنیدن یک خبر دلگرم کننده و بعد آگاه شدن از تکثیر این خبر، بهترین اتفاقی است که انتظارش را میکشیم.
چند روزی است، «دیوار مهربانی» به اصلاحی آشنا میان اهالی دنیای مجازی تبدیل شده و آنهایی که در شبکه های اجتماعی و نرم افزارهای ارتباطی تلفن همراه عضویت دارند و پیگیر اخبار و مباحث روز هستند، تصاویری از این رویداد دیدهاند که به غایت زیبا هستند و به قول امروزی ها، انرژی مثبت زیادی به بینندگان منتقل میکنند.
دیوار مهربانی ایدهای است که برای هیچ کس اهمیت ندارد از آن سوی مرزهای کشور گرته برداری شده یا نه و حتی اهمیت ندارد که اولین بار به ذهن که رسیده است. آنچه اهمیت دارد، استقبال از این ایده دوست داشتنی است که موجب شده به سرعت در مسیر تکثیر قرار گیرد.
اولین بار از استان فارس و شهر شعر و ادب، شیراز خبر رسید که یک یا چند تن از هموطنان خوش فکرمان دیواری را رنگ آمیزی کرده و «مهربانی» نام نهادهاند تا بستر محقق شدن شعار نوشته شده در حاشیه آن را فراهم آورند: «نیاز نداری بذار، نیاز داری بردار». به همین سادگی، در عین بی آلایشی و در نهایت مهرورزی.
مبنای کار هم ساده است. چوب رختی نصب شده روی دیوار، میزبان لباس های افرادی است که به این البسه نیاز ندارند و حاضر به بخشیدن آن هستند تا مورد مصرف آنهایی قرار گیرد که کم بهره تر یا محرومند؛ همان هایی که گاه با سیلی صورت خود را سرخ نگه میدارند و گاه آنقدر زندگی برایشان سخت شده که توان سرخ نگه داشتن رو با سیلی را هم ندارند.
با این رویکرد است که میگوییم دیوار مهربانی، معنای «دیوار» را متحول کرده و از عامل فاصله انداختن و مانع شدن، به پل ارتباطی میان مردم تبدیل شده است؛ پلی که البته کوچک، کم عرض و البته فعلا کمتر شناخته شده است، ولی اخبار رسیده از دیگر شهرها حکایت از آن دارد که به زودی قرار است به شهرت رسیده و قشرهای مختلف را به سوی خود جذب کند؛ چه آنهایی که چیزی برای بخشیدن دارند و چه گروهی که چشم انتظار یاری هستند.
این پل هم اکنون در چند شهر دیگر هم دایر شده و احتمالا به زودی به جاهای بیشتری هم سرایت خواهد کرد تا ثابت شود که هنوز دل هایمان برای هم میتپد و نگران حال و احوال دیگران هم هستیم؛ اما چه کنیم که عملکرد برخی نهادهای حمایتی، اقتضائات زندگی امروزی، رواج پدیده های زشتی چون تکدی گری و شیادی با دستاویز قرار دادن فقر و آفت هایی از این دست، موجب شده کمتر به درونمان رجوع کنیم.
با این حساب جا دارد، این نمود جدید مهربانی را به شدت قدر دانسته و کاری کنیم که چنین دیوارهایی در همه شهرها و گوشه و گوشه کلان شهرهایمان دایر شود، نوع دوستی به کمک آن تقویت شود و حتی بستر توسعه چنین رویکردهایی فراهم آید. اتفاقی که اگر هنرمندان، مسئولان و افراد سرشناس هم به آن بپیوندند و تلاش کنند سهمی در پا گرفتن دیوارهای مهربانی ایفا کنند، قطعا روزهای بهتری پیش روی همهمان خواهد بود.
تا کنون دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است